کد مطلب:234768 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

دوری از گناهان
حضرت رضا علیه السلام فرموده است: «مع ما فیه من الایجاب و المداومة علی ذكر الله - عزوجل - باللیل و النهار لئلا ینسی العبد سیده و مدبره و خالقه فیبطر و یطغی و یكون فی ذكره لربه و قیامه بین یدیه زجرا له عن المعاصی و مانعا له عن انواع الفساد؛ [1] .

[نماز]، موجب مداومت بر یاد خداوند در روز و شب می گردد تا بنده، مولا و خالق خویش را فراموش نكند و به سركشی و طغیان نیفتد و همین توجه به خداوند و ایستادن در حضور او است كه انسان را از گناهان دور می سازد و از انواع و اقسام فساد، جلوگیری می نماید».

گناه و معصیت، خروج از قوانین و دستورات دینی است و در اسلام هرگونه كاری كه برخلاف فرمان خدا باشد، گناه محسوب می شود.

گناه دوری از خدا و فراموشی او است. گناه هر چند كوچك باشد؛ اما چون نافرمانی خدا است، بزرگ است.

از مهمات دین، علم و تجربه این است كه كردار انسان - خواه نیك و خواه بد - دارای پیامد و نتیجه در دنیا و آخرت است.



این جهان كوه است و فعل ما ندا

سوی ما آید نداها را صدا



گناهان، همگی زشت و خطرناك بوده و به وجود گنه كار و روح و بدن او ضرر وارد می سازند. امام باقر علیه السلام فرموده است: «ما من نكبة تصیب العبد الا بذنب؛ [2] .

هیچ نكبتی به بنده نمی رسد، مگر به خاطر گناه».

بدتر از همه، جسارت به خالق و بی اعتنایی به مقررات او است: «یا ایها الانسان ما غرك بربك الكریم؛ [3] .

ای انسان (غافل) چه باعث شده كه به خدای كریم خود مغرور گشتی و (نافرمانی او نمودی)». هم چنین این گناهان باعث سقوط و سرنگونی انسان به سراشیبی ذلت و سبب دخول به جهنم می باشد.

شخص گنه كار باید بداند كه آتشی برای خود افروخته كه از آن فرار نتوان نمود و هیچ آفریده ای نیز نمی تواند آن را خاموش كند؛ زیرا آتشی است كه از قهر و غضب خداوند قهار پیدا شده است و سوزش آن هم، مانند سوزش دنیا نیست.



ترك شهوت ها و لذت ها سخاست

هر كه در شهوت فرو شد، برنخواست



یكی از عرفا گوید: «هر بنده ای كه در روی زمین، گناه می كند، آن قطعه زمین كه در آن گناه شده از خدا اجازه می خواهد كه او را در خود فروبرد و قطعه آسمانی كه زیر آن، گناه اتفاق افتاده، اذن می خواهد كه بر سرش خراب شود.



[ صفحه 57]



ولی خدای - عزوجل - به زمین و آسمان می فرماید: «از بنده ی من دست بردارید. او را مهلت دهید، شما او را خلق نكرده اید. اگر شما نیز او را خلق كرده بودید، به او رحم می كردید. شاید توبه كند تا او را ببخشم، شاید نیكوكار شود تا بدكاری اش را به حسنه تبدیل كنم». [4] .

وظیفه ی ما این است كه به هیچ عنوان از دستورات الهی سرپیچی نكنیم و وظایفی كه خدای مهربان برای ما مقرر فرموده است، انجام دهیم. اگر خدای ناكرده، گناهی از ما صادر شد، لازم و واجب است كه فوری توبه نموده و اظهار پشیمانی و ندامت بكنیم و برای این كه توبه ی ما مقبول درگاه الهی شود و گناهان مان پاك گردد، باید كارها و اعمال نیكی انجام بدهیم و از آنها مدد بجوییم كه بدترین و بهترین اعمال «نماز» است.

«نماز» خود مانعی است بزرگ از این كه آدمی به سوی گناه برود: «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر؛ [5] .

به درستی كه نماز، انسان را از فحشا و منكرات بازمی دارد و مهمترین و بزرگترین نتیجه نماز، یاد خدا است».

نماز، افراد نمازگزار را، از بسیاری از گناهان بازمی دارد و در



[ صفحه 58]



عین حال زمینه را برای ترك گناهان دیگر آماده می سازد؛ زیرا نمازگزار ناچار است كه برای صحت و قبولی نماز، از بسیاری از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا یكی از شرایط نماز، مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است كه در نماز و مقدمات آن به كار می رود؛ مانند: آب وضو و غسل و مكان و لباسی كه در آن نماز می گزارد. این موضوع به تدریج سبب می شود كه گناهان بسیاری را ترك كند و در كار و كسب از هر نوع حرام اجتناب ورزد؛ زیرا بسیار مشكل است كه یك فرد تنها در امور مربوط به نماز، به حلال بودن آنها مقید شود و در موارد دیگر بی پروا باشد؛ مثلا امام رضا علیه السلام می فرماید: «من صلی و لم یزك، لم تقبل صلاته؛ [6] .

هر كس نماز بخواند ولی زكاتش را نپردازد، نمازش قبول نمی شود». از طرف دیگر خود نماز، موجب ریزش گناهان و كمك به قبولی توبه است.

نماز، انسان را از لذت عاصی بودن در می آورد و لباس عزت و بزرگی به او می پوشاند و رحمت و بخشش الهی را شامل حال نمازگزار می گرداند.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «انها (الصلاة) لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق؛ [7] .

نماز، گناهان را همچون برگ های پاییزی



[ صفحه 59]



می ریزد و غل و زنجیرهای معاصی را از گردن ها می گشاید».

پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: «اذا قام العبد الی الصلاة، فكان هواه و قلبه الی الله تعالی، انصرف كیوم ولدته امه؛ [8] .

آن گاه كه بنده ی خدا به نماز می ایستد و همه ی توجهش به سوی «الله» باشد، در حالی نمازش پایان می یابد كه مانند روز تولدش، پاك است».

علامه حسن زاده ی آملی می نویسد:

«نماز انسان را فرشته خو می كند؛ زیرا كه نمازگزار از همه ی بدی ها پاك است. هر كس كه نمازگزار است، پاكیزه خوی و نیكوكردار و نیكورفتار است. از درنده خویی، بدگویی، تنبلی و ولگردی، بیزار و بركنار است.

نمازگزار در هر شبانه روز چند بار از آفریدگارش می خواهد كه او را به راه راست و درست بدارد، راهی كه همه ی پیامبران و دیگر بندگان شایسته اش بر آن بوده اند و از گمراهی - كه راه بدكاران است - دوری می جوید. آری، نمازگزاری كه به راستی نماز می خواند، هیچ گاه دروغ نمی گوید، دزدی نمی كند، دشنام نمی دهد خودبین و گردنكش نیست، به دنبال هرزگی نمی رود، با بدان همنشین نمی شود و هموراه در راه به دست آوردن دانش و بینش است و در



[ صفحه 60]



اندیشه ی پیشرفت خویش است و دور از مردم بد اندیش است». [9] .



شبی چنین، در هفت آسمان به رحمت باز

«ز خویشتن نفس» ای پسر! به نماز پرداز



مگر ز مدت عمر آنچه مانده دریابی

كه آنچه رفت به غفلت، دگر نیاید باز



برآر دست تضرع، ببار اشك ندم

ز بی نیاز بخواه آنچه باید به نیاز



سر امید فرود آر و روی عجز بمال

بر آستان خداوندگار بنده نواز



(سعدی شیرازی)

انسانی كه با انواع غرایز حیوانی مجهز و در برابر خواست های نفسانی اسیر و بیچاره است؛ چون به نماز می ایستد و از روز رستاخیز یاد می كند و از عذاب های دردناكی كه در انتظار ستمگران و گمراهان است، یاد می كند، بدین گونه غرایز سركش و طغیان گر او تعدیل می شود.

در حدیثی از امام رضا علیه السلام آمده است كه: «هر كس دوست می دارد بداند كه آیا نمازش قبول شده است یا نه؟ نگاه كند كه آیا نماز او را از گناه بازمی دارد یا نه؟ هر مقدار كه نماز او را از گناه بازدارد، به



[ صفحه 61]



همان مقدار مقبول واقع می شود». [10] .

روایت شده است كه جوانی ازانصار با حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله نماز می خواند؛ ولی در عین حال مرتكب گناه نیز می شد.

موضوع به اطلاع حضرت رسید، ایشان فرمودند: «نماز روزی او را از گناه بازخواهد داشت» چیزی نگذشت كه جوان از كارهای بد توبه كرد و نمازخوان واقعی شد. [11] .

انجام گناهان قطعا در حكم نماز تأثیر دارد؛ به عنوان مثال اگر مسافرت انسان برای گناه باشد، نمی تواند نماز را شكسته بخواند و باید آن را كامل ادا كند.

ابوسعید گوید: دو نفر در خراسان خدمت امام رضا علیه السلام رسیدند و از قصر و اتمام نمازشان، از آن حضرت سؤال كردند؛ امام به یكی از آنها فرمودند: شما باید نماز خود را قصر بخوانید؛ چون به خاطر این مسافرت آمده اید و به دیگری فرمود: شما باید نماز خود را تمام بخوانید؛ چون برای كارهای حكومتی و [گناه] مسافرت كرده اید». [12] .



[ صفحه 62]




[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 5؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 70.

[2] اصول كافي، ج 2 ص 269.

[3] انفطار (82)، ص 269.

[4] الاخلاق، ص 353.

[5] عنكبوت، (29)، آيه ي 45.

[6] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 493.

[7] نهج البلاغه خطبه ي 125؛ بحارالانوار، ج 82، ص 224.

[8] محجة البيضاء، ج 1، ص 382.

[9] نامه ها برنامه ها، ص 274.

[10] ترجمه ي اسرار الصلاة شهيد ثاني، ص 17، (مجمع البيان، ج 8، ص 285.

[11] داستانها و حكايت هاي نماز، ج 1 ص 55.

[12] مسند الرضا، كتاب الصلاة، ح 29.